به گزارش خبرگزاری «حوزه» آيت الله مصباح يزدي، در ديدار جمعي از مديران ارشد ناجا با اشاره به اين كه برخي معتقدند انسان به خودي خود، هيچ مسئوليتي ندارد، ادامه داد: عدهای منشأ مسئوليت را نيازهای مادي بشر مي دانند؛ از آنجا كه انسان نمي تواند به تنهايي همه نيازهايش را تأمين كند، به زندگي اجتماعي روي آورده، و زندگي اجتماعي ايجاب مي كند كه اگر کسی مسئوليتي را بر عهده نگيرد، نيازهايش تأمين نمي شود.
آيت الله محمد تقي مصباح يزدي، با اشاره به نظر ديگري در مورد منشأ تكاليف اظهار داشت: برخي منشأ تكاليف را ارزشهاي اجتماعي، یا عواطف و احساسات دانسته، مي گويند انسان نيازهاي فطري و عاطفي هم دارد كه ارضاي آن در گرو كمك به هم نوع و بر دوش گرفتن مسئوليتهايي دربرابر آنهاست.
اين فيلسوف و متفكر اسلامي، سومين نظر در مورد منشأ تكاليف را كه عمدتا ازطرف فيلسوفان غربي بيان شده، عقل عملي دانست و افزود: برخي از فلاسفه مي گويند انسان به غير از احساسات و عواطف، عقل نيز دارد و اين عقل است كه براي ما مسئوليت معين مي كند؛ لذا براي اين كه موجودی برتر از حيوانات شويم، بايد به آنچه عقل مي گويد عمل كنيم.
ایشان ادامه داد: اما عدهای باور دارند كه اصل تكاليف از خداست؛ حتي اموري كه گفته شد، نشانه هايي از تكاليف خداست؛ و حتي حكم عقل هم نشانه خواست خداوند است كه ما را مكلف كرده است. به عبارت بهتر خداوند از آن جهت كه هستي و مالكيت ما از اوست، مي تواند ما را مكلف كند و ما در مقابل او مسئوليم.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه در جمعبندی این نظریات افزود: طبق نظر اول، اگر انسان تكليفي بر عهده نگيرد، نمي تواند زندگي اجتماعي خوبي داشته باشد و نيازهايش را تأمين كند؛ طبق نظر دوم عدم مسئوليت پذيري، عدم ارضاي عواطف و شرمندگي نزد وجدان را درپي دارد؛ طبق نگاه سوم، بدون انجام تكاليف، انسان در رديف حيوانات است و استفاده از عقل و مسئوليت پذيري بر اساس عقل است كه سبب تمايز انسان و حيوان مي شود؛ و طبق نگاه چهارم، اگر انسان عمل به تكليف نداشته باشد، بنده خوبي براي خداوند نيست و سعادت دنيوي و اخروي نخواهد داشت.
وي با اشاره به لزوم حل شدن اين مسائل براي انسان و تأثيرگذاري اين باورها در اعمال انسان، افزود: برخی جامعه شناسان غربي گفتهاند انسان دوران مدرنيته ماهيتي متفاوت با انسان قبل از مدرنيته دارد. انسان قبل از دوران مدرنيته ، تكليف مدار بود و به دنبال مسئوليت و انجام تكليف بود، اما انسان عصر مدرنيته، نه به دنبال انجام تكليف كه به دنبال استيفاي حق خود است؛ حتي اگر به خدا اعتقاد دارد نه براي انجام تكليف خود در برابر او، بلكه به دنبال گرفتن حق خود از خداست! لذا مفاهيمي مانند حقوق بشر و حقوق شهروندي مطرح شده و مي شود و بسيار به آن بها داده مي شود.
ایشان با اشاره به اين كه اين تفكر در دنيا ترويج مي شود، اظهار داشت: همين حقوق بشر به عنوان ابزار و بهانهای است تا كشورهای استكباري به مقاصد و اهداف خود برسند؛ در حالي كه بسياري ازاين نظريات، داراي اصل و ريشه صحيحي نيست، اما بمباران تبليغاتي سبب انتشار و پذيرش آن توسط مردم شده است.
آیت الله مصباح یزدی با طرح اين سئوال كه آيا واقعا حق و تكليفي در كار نيست؟ ادامه داد: برخي از فيلسوفان اروپايي چنين گفته اند كه انسانها گرگ هستند كه بايد گرگ برتري باشد تا آنها را كنترل كند؛ لذا وضع قوانين، نه براي حفظ ارزش ها، بلكه براي كنترل آدم هاست كه گرگ صفتاند.
ایشان افزود: بسياري از مردم، ارزشها را دو قسم مي دانند: ارزشهای ديني و ارزشهای اجتماعي؛ ارزشهای ديني همان نماز و قرآن و عبادتهای فردي است و ارزشهای اجتماعي – كه در نگاه آن ها، ربطي به ارزشهای ديني هم ندارد – يعني چگونه در جامعه زندگي كنيم كه بتوانيم بهتر منافع مادي مان را تأمين كنيم؛ و اين يعني تفكيك دين از سياست.
این استاد حوزه خاطر نشان كرد: اگر فردي با چنين تفكري مسئول هم بشود، مي گويد دغدغه آخرت نداشته باشيد؛ بايد فكر شكم مردم بود، و ما بايد تحريمها را برداريم؛ چرا كه از نگاه آن ها، دستگاه دين و سياست جدا از يكديگرند؛ مسئول دستگاه دين -كه جز نماز و عبادات فردي نيست- روحانيون هستند، و مسئول دستگاه سياست نيز سیاستمداران هستند، و اين دو ربطي به هم ندارند.
آيت الله مصباح با اشاره به اين كه بر اساس نگاه اسلام، تفكيكي بين دين و سياست وجود ندارد اصل تكاليف و حقوق از خداست، ادامه داد: در اسلام، فقط خدا حق قانونگذاري دارد، و قانون نيز تنها اين دنيا را در نظر نمي گيرد، بلكه زندگي ابدي انسانها را هم مد نظر قرار مي دهد.
ایشان افزود: اسلام به معناي تسليم بودن در برابر خداوند متعال است؛ اگر خداوند، تكليفي هم براي ما مشخص كرده نه به خاطر نياز خودش به انجام تكليف ما، بلكه براي سعادت دنيا و آخرت ماست و تسليم بودن در برابر اين تكاليف الهي، سعادت ابدي را در پي دارد كه به نفع خود انسان است .
آيت الله مصباح يزدي با اشاره به اين كه انسان موجودي ابدي است و آخرت، ادامه و نتيجه اعمال انسان در همين دنياست، ادامه داد: همان گونه كه كار كشاورز در برداشت محصول ، ادامه كار وي در امر كاشت و مترتب بر آن است، وضعيت انسان در آخرت نيز مترتب بر كار وي در اين دنياست.
ایشان ادامه داد: كساني كه اسلام و اهل بيت (ع) و مخصوصا مباني فكر امام (ره) و ارزشهای انقلاب را پذيرفته اند، به لازمه آن، يعني عدم جدايي سياست و دين نيز باور دارند. البته ارزشهای انقلاب چيزي جديد و وراي دين نيست، بلكه همان اسلام است كه احكام آن فراموش شده بود و امام (ره) با هشدارهايش و نهضتش آن را احياء كرد. لذا وقتي امام (ره) مي خواست بالاترين هشدارها را بدهد، مي گفت اسلام در خطر است؛ و در واقع امام (ره) براي اسلام به پاخاست.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) خاطر نشان كرد: جريان فكريای شروع شده كه ريشه اعتقادشان اين است كه امام (ره) يك پيرمرد عقب افتادهای در جامعه متحجري بود كه از احساسات مردم استفاده كرد و حركتي را به راه انداخت؛ البته با دادن كشتههای زياد و ويراني شهرها؛ و به هر حال الآن آن دوره تمام شده است و ما بايد در اين دنيا زندگي كنيم و با آمریکا بسازيم و از آنها استفاده كنيم؛ آنها هم بيخودي به ما استفاده نمي دهند،بلکه بايد استفادهای از ما ببرند تا اجازه استفاده هم به ما بدهند؛ لذا بايد نزد آمريكا توبه كنيم تا ما و حركتهای امام (ره) را ببخشد! از نگاه اين عده، امام (ره) تند و افراطي بود كه مي گفت آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند!
اين مفسر قرآن كريم با اشاره به آياتي از قرآن كريم، اظهار داشت: روح اسلام در دو كلمه است؛ اگر جامعهای اين دو كلمه را باور داشته باشند و به لوازم آن پايبند بمانند، هيچ خوف و ترسي بر آنها نخواهد بود و هيچ غصهای هم نخواهند داشت. آن دو كلمه اين است: باور كنند كه رب و صاحب اختيار فقط الله است، و در اين مسير استقامت داشته باشند. وقتي گفتيم رب ما خداست، يعني صاحب اختيار ما اوست؛ پس هر كاري خواستيم بكنيم، بايد ببينيم صاحب اختيارما چگونه دوست دارد.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) افزود: همه انبياء و اولياي الهي همه ايثار و فداكاري هايشان تنها براي همين نكته بود كه به ما بگويند رب ما الله است. او همان كسي است كه پيامبران را برانگيخت، همان است كه امام (ره) را به ما عطا كرد، همان كسي است كه انقلاب را پيروز كرد، و خرمشهر را آزاد كرد. اگر بنا بگذاريم اين كلمه را خوب بفهميم و به آن پايبند باشيم، هيچ غم و غصه و ناراحتي نخواهيم داشت.
آيت الله مصباح یزدی با اشاره به اين كه مهم اين است كه ما كدام خط را قبول داشته باشيم، افزود: خدا يا شياطين؟ خدا يا كدخدا؟ وقتي رفتاري را انتخاب مي كنيم كه خدا نمي پسندد ولي مورد پسند غربي هاست، يعني اين كه باور داريم آنها بهتر از خدا مي فهمند! آيا اين شرك نيست؟
استاد اخلاق حوزه علميه افزود: اگر خدا را واقعا باور كرديم، مانند درختي است كه كاشته ايم و دائما در حال ميوه و ثمره دادن است. مهم اين است كه نهالي كه مي خواهيم بكاريم از جنس باور به خدا باشد؛ اما اگر نهالي كه در دل كاشتيم ، پرستش غرب و تعظيم مغرب زمين بود، نمي توان چنين توقعي داشت.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) گفت: امام خمینی مصداق بارز آيه « إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ» است، ادامه داد: امام (ره) هيچ لحظهای خدا را فراموش نمي كرد؛ آب و نان از دهانش مي افتاد، اما خداوند تبارك و تعالي از دهانش نمي افتاد؛ واژههای اسلام و خداوند از كلماتي بود كه در بين سخنان امام(ره)، از همه پررنگتر بود؛ حال يا بايد همانند امام (ره) به اين خدا باور داشته باشيم، يا به آمريكا. شايد عدهای به زبان چيز ديگري بگويند، اما ته دلشان اعتقاد به آمريكا باشد. اگر روزي به عدهای بشارت دهند كه آمريكا شما را به عنوان يك ايالت پذيرفته است، سراز پا نمي شناسند و از شادي بال در مي آورند؛ و مشكل امروزشان هم اين است كه آمريكا اخم كرده و تحريم مان مي كند؛ اما اگر با روي باز ما را تحويل مي گرفت، غمي نداشتند!
ایشان افزود: يا بايد دنبال رضايت کدخدا و لبخند ترامپ باشيم، و يا بايد آرزويمان لبخند رضايت امام زمان (عج) باشد؛ شهداي ما چرا آرزو داشتند به شهادت برسند؟ چون آنها باور داشتند هنگام شهادت جمال سيدالشهدا (ع) را مي بينند و حاضر بودند تمام هستي شان را براي آن لحظه فدا كنند. اين در حالي است كه عدهای شوق زيادي به لبخندي از جانب مسئول آمريكايي دارند؛ همان مسئولي كه خود مردم امريكا صراحتا مي گويند كه ديوانه است و خجالت مي كشند كه وي رئيس جمهورشان است! آيا جا دارد كه افتخار و آرزوي ما اين باشد كه طبق خواست دولتي عمل كنيم كه چنين فردي در رأس آن قرار دارد؟
آيت الله مصباح یزدی افزود: كسي كه دائم به فكر اين است كه چه كنيم تا چنين دولتي از ما راضي شود تا تحريمها برداشته شود، بيشتر به دنبال شكم است و خداي او شكمش است؛ ارزش هايش در همين زندگي خلاصه شده كه مظهر ان، خوردن و آشاميدن است، والبته ديديم چگونه تحريمها برداشته شد! در مقابل اين تفكر كساني هستند، كه عشقشان، شهادت و كسب رضايت امام زمان (عج) است؛ بنده مي شناسم كسي كه هر شب جمعه به قم مي آمد و شب تا صبح احياء مي گرفت به اين نيت كه خداوند توفيق شهادت را نصيبش كند!
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در پايان اظهار داشت: آري؛ برخي كوته فكران مي گويند آنها كه شهيد شدند، افرادي غافل بودند كه با فريب و تبليغات به جبههها رفتند و كشته شدند؛ در مقابل برخي ديگر آن را عين تعقل مي دانند و خود را خاك پاي اين شهدا مي دانند. مهم ترين مسأله اين است كه ما بر سر اين دو راهي و دو تفكر كه مسير حركت را مشخص مي كند، انتخاب صحيح داشته باشيم.
نظر شما